خروج

ساخت وبلاگ

پریروز فرصت کردم بعد از چندماه همت کنم و البته وقت کنم که فیلم خروج را بخرم و ببینم

باز هم همان حرف همیشگی حاتمی‌کیا: "تقابل انقلاب با نظام"

این بار اما صریحتر سخن میگوید : رسما خروج از نظام را.

کاش پدران ما از همان ابتدای انقلاب می دانستند اینکه به تضییع حقوق اولیه و ثانویه خوشان اعتراض نکنند، اسمش "قناعت" یا "عفت" نیست. قضیه نظام با قضیه انقلاب فرق میکند. حالا نظام 40 ساله آن چنان پروبال گرفته که دیگر نمیشود گفت بالای چشمش ابروست

پدران ما با این به قول خودشان "عفت ورزیدن" حالا، نه به خود بلکه به همه نسلها ظلم کرده اند. امروز در ایران، یا باید ساکت باشی، یا شورشی هستی؛ حالت میانهای وجود ندارد! اصلا اعتراض تعریف نشده است

و البته بماند جوانان پرشور و بی شعوری که با دیدن جمعیت متحد بند را به آب میدهند و در شعارهای خود بی شعوروار ادب را میخورند و حیا را قی میکنند.

و نیز بماند که حاتمی کیا هم فقط زورش رسیده به "شیخ حسن روحانی" خرده بگیرد چه در "بادیگارد" و چه در "خروج"، رسما روحانی را در گفتارها و تصاویر هدف گرفته، اما واقعیت انقلابیگری لزوما در برابر "روحانی" نیست.

امروز زمین مطالبه گری در ایران به هیچ وجه دست نیروهای انقلابی نیست؛ کسانی هم که اعتراض میکنند یا واقعا کمر به شکستن کمر انقلاب بسته اند یا صدایشان به جایی نمیرسد.

 

نکته دیگر، غیر از شخصیت "رحمت"(فراموز قریبیان) که شخص اول فیلم است، شخصیت های دیگر فیلم هستند، روحانی که در فیلم در گروه رحمت وجود دارد به نام "ملا"(مهدی فقیه) که سخن های زیادی درباره او میشود گفت و همینطور شخصیت و نقش جهانگیرالماسی

 

پینوشت: آنچه از تکرار موضوع تکراری فیلمهای حاتمی کیا میفهمم این است که گام مثبتی در راستای حل این مشکل "تقابل انقلاب با نظام" برداشته نشده است و همچنان انقلابی های واقعی مهجور هستند 

اخلاص!...
ما را در سایت اخلاص! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7haghtalabie بازدید : 102 تاريخ : دوشنبه 8 دی 1399 ساعت: 6:21